مامان قلمبه
سلام فراز من پسر خوشگلم دیگه چیزی نمونده به کمک خدای مهربون سه ماه ونیم دیگه تو بغلمی کم کم داری بزرگ میشی ومامانو قلمبه میکنی شکمم خیلی بزرگ شده هرروز برام تکون می خوری ومن خیلی ذوق میکنم دیشب خیلی وول می خوردی وشکمم عین موج بالا وپایین می رفت بابایی رو صدا کردم تا اونم ببینه ولی طفلکی هر چقدر چشم دوخت خبری ازت نشد قربون دست وپای کوچیکت بشم که هی اونا رو تکون میدی ومن احساست میکنم هرروز با خودم میگم شبیه کی خواهی شد من یا بابایی ؟ وقتی بابا کوچک بود وقتی مامان کوچک بود فقط از خدا می خو...
نویسنده :
مامان لیلا
20:37